loading...
کلبه کرامت،کلبه معنادار
عبدالمهدی بازدید : 113 دوشنبه 04 آذر 1392 نظرات (0)
بسم الله الرحمن الرحیم
تعارض‌ها و همگرایی آل سعود و اخوان‌المسلمین
 
گروه بین‌الملل مشرق - روابط ميان "اخوان المسلمين" و عربستان سعودي در چند مدت اخير به خصوص در مصر و پس از حمايت عربستان سعودی از اعتراض هاي مردمي و نظامي عليه " اخوان المسلمین" شاهد تعارضي آشكار بوده است. به طوري كه رسانه ها به حمله عليه اخوان و نقش عربستان سعودی در آن شهادت داده اند. حال سوال اين است كه واقعيت رابطه ميان اخوان و عربستان سعودي و دليل تعارض ميان آنها چيست؟ 
[تصویر:  434023_334.jpg]

ارتباط ميان "اخوان المسلمين" با كشور عربستان سعودي به آغاز تاسيس اين جمعيت در مصر مربوط مي شود، "حسن البنا" در خاطرات خود به واسطه هاي اخوان المسلمین با سلفي های وهابی سعودي اشاره كرده، مي گويد: "هنگامي كه به كتابخانه سلفي ها مي رفتم، با "سيد محب الدين خطيب"، مرد مؤمن مجاهد، عالمي قوي و فاضل و نويسنده اي اسلامي ملاقات و در دارالعلوم در برخي جلسه هاي استاد رشيد رضا شركت مي كردم".

البنا مي افزايد: " شيخ حافظ وهبه، مشاور وقت پادشاه عربستان (عبد العزيز ابن سعود)، براي انتصاب برخي معلمان از وزارت اوقاف به حجاز و براي آموزش در دانشگاه هاي آنجا به قاهره رفت و آمد می کرد و با جمعيت جوانان مسلمان براي كمك در انتخاب مدرسان تماس می گرفت".

البنا ادامه می دهد: "یک بار محب الدين الخطيب با من تماس گرفت و در اين خصوص با من صحبت كرد، ابتدا پذيرفتم، پس از آن دعوتی از سوي يحيي الدرديري، كارشناس كل جمعيت در تاريخ 6 نوامبر سال 1928 دريافت كردم که در آن آمده بود، از شما دعوت مي شود تا در روز آتي به منظور ديدار و گفتگو با حافظ وهبه، مشاور پادشاه عربستان در خصوص رسيدن به اتفاق نظر با وي براي سفر و شرايط تدريس در دانشگاه عربستان سعودي در مكه حضور يابيد".

در زمان تعيين شده با يكديگر ديدار كرديم، مهمترين شرطي كه براي شيخ حافظ قرار دادم اين بود كه تنها يك كارمند كه بايد وظايف خود را انجام دهد، به حساب نيايم، بلكه به عنوان فردي صاحب فكر و انديشه كه در فكر يافتن فرصتي براي خدمت به اسلام و مسلمانان كه شعارش عمل به كتاب خدا و سنت رسول وي است، به شمار آورده شوم.

اما حسن البنا هیچ گاه براي تدريس به عربستان سعودي نرفت،‌ اگرچه روابط اخوان المسلمين و كشور عربستان پس از آن شاهد تغییر و تحولاتی شد.

پس از تلاش براي تجاوز به ملک عبد العزيز در حرم مكی توسط يك يمني، حاضران در نشست سوم جماعت در سال 1934 تصميم گرفتند، نام دفتر ارشاد را به منظور شادباش خالصانه به خاطر نجات  ملک عبد العزيز آل سعود و محكوم كردن اين عمل دشمنانه، به نام وي تغییر داده و نامگذاري كنند.   

رابطه ميان البنا و مسئولان عربستاني به دنبال راهی شدن البنا براي انجام مراسم حج بيش از پیش صمیمانه و گرم می‌ شود تا جايي كه از وي خواسته می شد به سخنراني و تدريس بپردازد. اما با اين وجود، ملک عبد العزيز تلاشي براي تاسیس دفتری مربوط به اخوان المسلمين در عربستان سعودي نمی كند.

در سال 1936 ديدار مشهور البنا و ملك عبد العزيز به وقوع پيوست، ديداري كه در آن البنا خواستار ايجاد دفتری برای جماعت در عربستان سعودي می شود و پاسخ منفی پادشاه عربستان را شنید كه اين درخواست را رد مي كرد و گفت: "همه ما اخوان المسلمین هستيم". 
[تصویر:  434026_424.jpg]
حسن البنا
اولين مشکل و چالش سياسي كه ميان اخوان و عربستان سعودي به وقوع پيوست، به پس از انقلاب يمن در سال 1948 میلادی باز می گردد، هنگامي بود كه اخوان اين انقلاب را تاييد و از آن حمايت كردند، اما ملک عبد العزيز به مخالفت با آن برخاست و این موضوعی بود كه اخوانی ها را خشمگين كرد.

از اين به بعد بود كه عربستان نسبت به اين جماعت و طرح آنان براي اجرا در منطقه عربي حساس شد و در آن سال به البنا اجازه انجام حج را نداد تا زماني كه وی متعهد شد، هیچ سخنراني و خطابه سياسي نكند. 

در سال 1949، در سايه تحولات مهمي كه مصر شاهد آن و درگيري هایی که ميان اخوان و حكومت پادشاهي مصر در جریان بود، حسن البنا ترور شد و "حسن الهضيبي"، متولي سمت رهبری جماعت اخوان المسلمين شد. 

بعد از انقلاب مصر در سال 1952 و رسيدن "جمال عبد الناصر" به حكومت و بروز مشكلاتي ميان حكومت ناصري و اخوان، عربستان سعودي براي حل اختلاف های جماعت و رهبر انقلاب مصر وارد عمل شد.

گعلي عشماوي"، از رهبران سازمان جهانی اخوان المسلمین در این باره مي گويد: "پادشاه عربستان براي میانجیگري ميان اخوان و حكومت حاضر شد و اعضاي انقلاب با وي همراه شدند و به این ترتیب آل سعود صفحه اي جديد را با اخوان المسلمين گشود.

پس از اين الهضيبي به عربستان سعودي سفر كرد و با استقبالي بزرگ از سعودی ها رو به رو شد و روابط حسنه ميان رياض و جماعت اخوان المسلمين افزايش يافت. پس از اين بسياري از رهبران اخوان در اثر درگيري با عبدالناصر، مصر را به سوي عربستان سعودي و دیگر كشورهاي عربی حوزه خليج فارس ترك كردند و رهبران اخوان و متفكران آنان مسئوليت هاي بسياري در مؤسسه هاي آموزشي و ديني در عربستان به دست گرفتند كه باعث شد، رابطه ميان آنان توسعه بیشتری یافته و عمیق تر شود و جريان اخوان المسلمین به صورت غير آشكار و غير علنی در عربستان سعودي نشات گرفت تا در مقابل رهبران اخوان نیز تحت تاثير فضاي وهابيت و سلفيت حاکم بر سعودی ها قرار گيرند.

 

[تصویر:  434025_818.jpg]
پيامدهاي سازماني و فكري افراط گرایی سلفي بر اخوان المسلمین

تفكر و اندیشه های سلفي، پيامدهايي منفي بر اخوان و سازمان آنها داشت، به طوري كه بر اساس گفته هاي "حسام تمام"، انديشمند اسلامي درباره تاثيرپذیری اخوان المسلمين از سلفي ها می گوید که در این دوره جوانان جماعت به سلفيت سوق پیدا کرده و به طور ضمني از تعريف و تمجید حسن البنا دور شده بودند.  

تمام در یکی از پژوهش‌ های خود بيان مي كند: "در زمينه فكري، تاثيرپذیری اخواني ها از سلفي ها خود را به صورت مخالفت با اصول اخواني نمایان ساخت.  

وي به عنوان مثال مي گوید: "هنگام شروع انقلاب اسلامي در ايران، اخوان نمي توانستند به دليل شك و شبهه هايي كه سلفيت در ميان آنان به وجود آورده بود، با بزرگترين جنبش تغيير و تحول اسلامي در منطقه متحد و همراه شوند، این درحالی است که اخوانی های سلفي همچنان درحال رشد و توسعه و کسب نفوذ در جماعت بودند.   

اين محقق مسلمان بيان مي كند كه رهبران اخوان المسلمين مجبور شدند، محاسن خود را همچون سلفی ها بلند کنند و به همه سنت هاي آنها ملتزم و متعهد شوند و در راس این افراد باید از "مصطفي مشهور" و "عباس سيسي" اشاره کرد.

اما مجله «الدعوه» كه اخواني ها آن را چاپ مي كردند، شروع به انتشار مطالبي درباره طرز فكر و اندیشه های سلفي ها مانند "عقد الذمه و ممنوعيت ساخت كليسا ها و پرداخت الجزيه و پياده سازي شريعت و ممنوعيت خوانندگي و موسيقي" کرد.

 

[تصویر:  434033_149.jpg]
اما بعد سازماني نتيجه، همكاري ميان گروه هاي سلفي و قطبي بود (سيد قطب افكار تندرويي را رواج داد كه شامل تكفير جامعه و جاهليت آن و حاكميت خدا مي شد) كه در اخوان نهفته ماند.
اما لازم است، به این نکته اشاره شود كه جماعت "اخوان المسلمين" به آغاز انقلاب اسلامي و پیروزی آن در ايران واكنشي مثبت نشان داد و نمايندگاني را براي تبريك نزد امام راحل بنیانگذار انقلاب فرستاد، این اقدام موجب بروز شك و شبهه هايي در ميان مسئولان عربستاني شد.

رابطه ميان ايران و اخوان به دليل تجاوز عراق به ايران و جنگ تحمیلی و اختلاف ميان اخوان و رهبران ايران و همچنين اعتراض اين جماعت به حمايت ايران از رهبران سوري در درگيري هايشان با اخوان المسلمين سوريه، به خصوص پس از کشتار حماه در سال 1981 كاهش يافت.  

اختلاف شديدتر ميان رهبران عربستان و اخوان پس از جنگ دوم خليج و اشغال كويت از سوي عراق بروز كرد، به طوري كه برخي رهبران اخواني در جنگ عراق عليه كويت از "صدام حسين"، دیکتاتور معدوم عراق حمايت كردند، درحالي كه اخوانی‌ ها در كويت و لبنان در برابر جنگ عراق عليه كويت ايستادند.

شاهزاده "نايف بن عبد العزيز"، وزير كشور وقت عربستان سعودی در آن زمان در گفت وگو با روزنامه "السياسة" كويت درباره مشكل پیش آمده چنین گفت: "جماعت اخوان المسلمين اصل مشكل هستند، همه مشكلات و تنش هاي ما به خاطر اخوان المسلمین است، آنان اين جريان ها را به وجود آورده و اين افكار را ترويج كردند و هنگامي كه عرصه بر آنان تنگ آمد و چوبه هاي دار براي آنان بسته شد، به عربستان پناه بردند. يكي از بارزترين چهره هاي جماعت اخوان المسلمین با اینکه 40 سال در عربستان بود، هنگامي كه از الگو و رهبر وي سوال كردند، گفت: حسن البنا. پس از جنگ خليج فارس، عبد الرحمن خليفه و شيخ راشد الغنوشي و شيخ عبد المجيد الزنداني نزد ما آمدند، ما از آنان سوال كرديم كه آيا جنگ دولتي عليه دولتي ديگر و ريشه كن كردن مردم آن را قبول داريد؟ آنان گفتند: ما براي شنيدن و دريافت نظرهاي شما آمده ايم، و پس از رسيدن نمايندگان کشورهای اسلامي به عراق از شنيدن سخناني كه مؤيد جنگ بود، شگفت زده شديم.  

اما اختلاف ميان اخوان و عربستان براي مدتي طولاني ادامه نداشت، ارتباط ها و ديدارهايي ميان رهبران اخوان و مسئولان عربستاني صورت گرفت و مسئولان عربستاني با رهبران جنبش حماس ديدارهایی انجام و اجازه دادند تا رهبران اخوان به منظور برگزاري نشست هاي سالیانه به خصوص در موسم حج يا در دهه آخر ماه رمضان، در مكه مكرمه حضور يابند. 

ويژگي هاي سلفي اخوان المسلمین در دهه نود

چشم انداز ديني و سياسي مصر دهه نود در محاصره اخوان المسلمين و تنگ کردن عرصه به دنبال مشاركت گسترده در انتخابات اتحاديه ها و سندیکاهای کارگری در دهه هشتاد و به موازات آن با  رشد حضور سلفي ها در مساجد و مؤسسه هاي اقتصادي و شبكه هاي ماهواره اي متمايز می شود. 

در این دوره جماعت اخوان المسليمن به نزديك شدن به اجرای طرح هاي سلفي حركت كرد که بیانگر گرایش جامعه مصر به محافظه کاری بود و این درحالی بود که مهمترين منابع فرهنگ سازي و دعوت ميان اخوان المسلمين همچنان عناصر دوگانه سلفي - اخواني بودند.

حسام تمام می گوید: "رقابت اخوان المسلمين و سلفي ها به سود جريان سلفي پایان یافت كه جريان مبلغان اخواني – سلفي موجب رشد و پیشرفت آن شده بودند که اصرار بر وابستگي خود به جریان سلفي بیش از اخوانی داشتند و از جمله افراد كه به برگزاري برنامه های گفت‌ وگوهاي ديني مي پرداختند، باید از "صفوت حجازي" و "راغب السرجاني" نام برد كه نوشته های شدید اللحنی هم علیه "تشیع و حزب الله در لبنان" داشت. همچنین می توان از "شيخ جمال عبد الهادي" و "شيخ محمد حسين عيسي" یاد کرد كه یکی از ستون های اساسی بعد تربینی و آموزشي جماعت اخوان المسلمین به شمار می‌ آمد ویا "شيخ عبد الخالق شريف"، عضو اتحاديه جهاني علماي مسلمان كه همواره بخش مهم و قابل توجهی از سخنراني هایش به سلفیت اختصاص داشت.

 

[تصویر:  434024_458.jpg]

چيره شدن جريان قطبي بر رهبري اخوان

تمام تاكيد مي كند كه انتخابات داخلي سال 2010، منجر به آن چیزی شد که وی آن را "ربوده شدن" اخوان المسليمن توسط جريان قطبي توصیف می کند و می کند و می گوید كه این جریان سيطره خود را به دنبال دستيابي سه نفر از نيروهايش به بارزترين و برجسته ترین موقعيت هاي رهبري در جماعت تحميل كرد.

تمام می گوید: در راس این افراد "محمد بديع" و دو تن از نمايندگان وي قرار داشتند. بديع و معاون وي، "محمود عزت" كه سخنان وي درباره اجرای حدود بعد از مالكيت زمين بحث و جدلي بزرگ در مصر به راه انداخت و به دلخوري رهبران جوان اخوان از وی انجاميد و "جمعه امين"، نويسنده کتاب "برشماست يادگيري فقه و برحذر بودن از شرك" درباره اخوان و شيعه قرار داشتند که از مهمترين عناصر جريان قطبي در ميان اخوانی ها نیز به شمار می آمدند.

اين جريان در واقع نتيجه از هم پاشيدگي فكري بود كه ميان جماعت اخوان المسلمین در سال 1965 به وقوع پيوست و به ايجاد گروهي انجامید كه تحت تاثير افكار سيد قطب بودند، مانند الحاكميه كه به دنبال ايجاد تغييرات ريشه اي بودند.

 

[تصویر:  434027_225.jpg]

آنچه به دنبال انقلاب هاي عربي به وقوع پيوست

انقلاب هاي عربي به خصوص در تونس، مصر، يمن و ليبي پيشرفتي مهم در زمينه رابطه ميان اخوان و جريان هاي سلفي، وهابي و سعودي به وجود آورد.

برخي مواقع كارشناسان و صاحبنظران مشاهده مي كنند كه نزديكي ميان اين جريان ها وجود دارد و در برخي موارد هم شاهد تعارض و ترس عربستان سعودي از موفقيت اخوان المسلمين هستند، از اين رو حمايت هاي عربستان سعودي و برخي كشورهاي عربی حوزه خليج فارس از جريان هاي سلفي مخالف اخوان يا از نوع سكولار يا چپگرا بود.

حمايت قطر از گروه اخوان المسلمين و وجود تعارضي پنهان ميان عربستان و قطر در زمينه نقش سياسي و مالي در دو جهان عربي و اسلامي يكي از ابعاد اين تعارض ها بود، اين درحالي است كه قطر يكي از بارزترين نمادهاي سكولار اخوان المسلمين یعنی "شيخ يوسف القرضاوي"، رئيس اتحاديه جهاني علماي مسلمان است، را در بر دارد، علاوه بر اين قطر تحت تاثير تفكر وهابي و سلفي بوده و اقدام به ايجاد بزرگترين مسجد تحت عنوان "امام محمد بن عبدالوهاب" كرده است.

اخوان براي ايجاد نزديكي با عربستان سعودي تلاش هایی انجام داد و اولين سفر محمد مرسي، رئيس جمهوری وقت مصر به عربستان همراه با اظهاراتي در رابطه با "همكاري با عربستان سعودي براي حمايت از مذهب اهل سنت و گروه اخوان المسلمين" بود كه با حملات گسترده اي از سوي روزنامه هاي مصري مواجه شد. 

اما با وجود حرص اخوان براي برقراري رابطه مثبت با جريان هاي سلفي در مصر و نزديكي با عربستان در زمينه هاي سياسي، مصر شاهد آغاز نبردي سياسي، حزبي و فكري ميان اخوان المسلمين و سلفي ها بود، به طوريكه رسانه هاي عربي مورد حمايت عربستان سعودی حمله اي قوي عليه اخوان المسلمين صورت دادند و اقدام به حمايت از مخالفان آنان و مرسي در طول بحران هايي كردند كه مصر در اواخر سال 2012 و ماه هاي آغازين سال 2013 با آن مواجه شدند، تا جايي كه عربستان و هم پيمانان آن موفق به سرنگوني حكومت اخوان المسلمين پس از انقلاب "30 ژوئن" شدند.    

"عبد الله الشمري"، محقق عربستاني طي نشستي كه مؤسسه اديان در دانشگاه آمريكايي لبنان طی 29 و 30  نوامبر سال گذشته میلادی برگزار كرده بود، گفت: "دستيابي جنبش هاي اسلام سياسي به خصوص اخوان المسلمين به حكومت، به ويژه در مصر و تونس و مشاركت گسترش آنان در مغرب و ليبي چالشي بزرگ براي عربستان، ايران و تركيه است، عربستان بيشترين نگراني را از دستيابي اخوان المسلمين به حكومت داشت، چراكه آنان نمونه اي عربي اسلامي براي حكومت اسلامي در رويارويي با تجربه عربستان ارائه مي كردند. اگرچه اخوان در تجربه خود موفق نشان ندادند.  

 

[تصویر:  434032_824.jpg]
حمله گسترده اي عليه اخوان المسلمین از سوي كشور امارات در اواخر سال 2012 و آغاز سال 2013 صورت گرفت، هشدارهاي "ضاحي خلفان"، رئيس پليس دبي در خصوص دستيابي اخوان به حكومت و خطر آنان بر كشورهاي عربی حوزه خليج فارس يكي از دلايل بروز درگيري ها ميان اخوان المسلمين و شیوخ عربی حوزه خلیج به خصوص عربستان و امارات بود. 

اما در مصر، درگيري ميان اخوان و سلفي ها افزايش يافت و در رقابت میان آنها در پارلمان نمود پيدا كرد، به طوري كه حمله هاي رسانه اي و هشدارهای سلفي ها از خيانت دولت و استخدام 12هزار كارمند اخواني در موسسات دولتي سخن مي گفتند. 

نمايندگاني از حزب سلفي "النور" اقدام به تسليم پرونده اي به رئيس جمهور مصر درباره خيانت حكومت كردند و مسئولان وعده بررسي پرونده را دادند،  درحالي كه برخي جريان هاي سلفي و اسلامي جهادي در درگيري اخوان با حكومت جديد مصر در كنار اخوان ايستاده بودند.

از اين رو امروز در لحظه تعارضي قوي ميان اخوان المسلمين و عربستان سعودي و آنچه مراكز وهابي و سلفي ارائه مي دهند، به سر مي بريم.

و با وجود تلاش اخوان المسلمين براي برقراري بهترين روابط با عربستان سعودي، عربستان اقدام به جنگي بی رحمانه عليه آنها كرد و از آنها براي نبرد با گروه هاي ديگر به خصوص ايران و حزب الله و برخي نيروهاي چپگرا، دمكراتيك و ناصري در برخي مراحل استفاده كرد، اخوان المسلمين بهاي خوش بيني به عربستان سعودی و عدم درك ترس شديد آنان از دستيابيی ایشان به حكومت و قدرت در بزرگترين كشور عربي را می پردازند كه خطري بزرگ براي عربستان و شیوخ عربی حوزه خلیج فارس به شمار می آید.


یا علی


 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 517
  • کل نظرات : 62
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 52
  • آی پی دیروز : 76
  • بازدید امروز : 361
  • باردید دیروز : 131
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,506
  • بازدید ماه : 5,157
  • بازدید سال : 35,838
  • بازدید کلی : 283,201